امام حسین ع .... بند یازدهم ترجیعبند
بند یازدهم ترجیعبند اباعبدالله ع
در کجا بودی که من نالان شدم
از فراغت روز و شب گریان شدم
در کجا بودی تو ای بدر منیر
تا ببینی زینبت گشته اسیر
شد خرابه باز در شور و فغان
زاهل بیت خسرو لب تشنگان
این خرابه بی در و دیوار و بام
روز گرما بود و شب سرما تمام
عابدین در گردنش زنجیر کین
زینب از بهر برادر دل غمین
کودکان هر لحظه اندر شور و شین
گاه بر عباس و گاهی بر حسین
بود بالینش سراسر خشت و گِل
نان و آبش جملگی بُد خون دل
کودکان شام هر یک با پدر
پیش چشم کودکان خون جگر
هر یکی می گفت با زینب چنان
ما مگر بابا نداریم عمه جان
زینب اندر پاسخ طفلان زار
دمبدم می گفت آن بیغمگسار
رفته جانا بابتان اندر سفر
صبر باید کرد تا آید پدر
ناگهان آمد زنی با احتشام
کرد با دخت علی آندم سلام
گفت ای بانو تویی اهل کجا
گو به من اینک تو از بهر خدا
گفت از اهل مدینه ما زنان
گشته ایم اینک اسیر شامیان
لخظه ای در فکر رفت و گفت زن
از کدامین کوچه ای بانوی من
گفت با زینب که ای نور دو عین
گو که داری آشنایی با حسین
در جواب آن زن نیکو لقا
گفت حق داری که نشناسی مرا
زد به سر بنشست بر روی زمین
گفت آیا زینبی ای دل غمین
گفت آری هِنده جان من زینبم
کرده یکسان داغها روز و شبم
گفت زینب جان حسینت چون شده
گفت جسمش غرق اندر خون شده
گفت برگو بهر چه او شد شهید
گفت هنده از جفاهای یزید
هنده گفتا خاک عالم بر سرم
گو چه شد عباس و عون و جعفرم
زینبش گفتا که اندر کربلا
کشته شد با قاسم نو کدخدا
کن فغان "رونیزیا" هر روز و شب
بهر زینب دختر میر عرب
زن به سر "رونیزیا" با شور و شین
بشنو از زهرا صدای یا حسین
التماس دعا - برای شادی روح شاعر مرحوم صلوات
اللهم صل علی محمد و آله و ذریّته و عجل فرجهم و فرجنا بهم و احشرنا معهم
ذریّه = نسل، فرزندان، سُلاله، دودمان، احفاد....